می خواهم
به هر آنچه .
لمس نگاه تو را
دارد
جانانه مبتلا شوم
.
.
.
در عجبم از کار خدا...
تو را آفريده
و انتظار يکتا پرستي.دارد از من ..!
.
.
.
تورا من دوست مي دارم نه قدر آب درياها
كه روزي خشك مي گردند شوند بيچاره ماهيها
تو رامن دوست مي دارم نه قدر غنچه و گلها
كه روزي پرپر مي شوند بر آرد آه از دلها
تو را من دوست مي دارم به قدر كهكشان و ماه انجم ها
كه جاويدان بماند عشق من تا بودن آنها
.
.
.
صدای تپش قلبت
از فرسنگها
هر پرستویی را عاشق میکند
چه رسد به دلی که به انتظار نشسته
.
.
اخمهاي تو
بالاترين لذت دنياست..
ای بهانه تمام لوس شدن های من ..!
.
.
.
.
درد یک پنجره را پنجره ها میفهمند
معنی کور شدن را گره ها میفهمند
سخت است بالا بروی ساده بیای پایین
قصه ی تلخ مرا سرسره ها میفهمند
یک نگاهت به من آموخت که درحرف زدن
چشم ها بیشتر از حنجره ها میفهمند
.
.
.
طـــعم اوليــن هم آغــوشــي با تو را
حتـــي در بهشت هم نميتــوانم تجربــه کنم ..
زميــن به کنــار ..!
.
.
.
تا تو هستی که دستانم را بگیری،
آرزو.میکنم هر روز زمین بخورم!
کاش تابستانها هم برفی بود !
.
.
.
دلم میخواهد ویرگول باشم تا وقتی به من میرسی ، مکث کنی !
نظرات شما عزیزان:
ϰ-†нêmê§ |